خدا رو شکر
دیشب کولوچه مامان حالش خیلی بهتر بود. بردمش یه حمام گرم تا کمی سبک بشه، البته بابایی همش می گفت نبر می ترسم بدتر شه ولی حس کردم بخار آب براش خوبه و بینیش رو باز می کنه. خوب هم شد. شب رو خوب خوابید. خدا رو شکر. امیدوارم هیچ نی نی گلی مریض نشه. آمین. یه چیز جالب بگم، ارمیا وقتی عطسه می کرد برای اینکه ناراحت نشه و درد یادش بره من با خنده بهش می گفتم ارمیا چی گفت ؟ گفت هچه ( با فتحه روی ه ) .طفلی عسل مامان فکر کرده بود باید بعد از هر عطسه این کلمه رو هم بگه. یه بار توی خواب عطسه کرد و با همون چشم بسته بعد از عطسه با زبون خودش گفت هکه. خندم گرفت.الهی بگردم عروسکم شرطی شده بود. این چند وقت هیچ عکسی از عسلم نذاشتم. چند تا عکس از فایل ...
نویسنده :
مامان ارميا و ایلمان
9:12