ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

مامان قربون ناز کردنت

1390/8/14 8:38
2,131 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 



 

 

 

 

 

تازگی ها جوجه طلایی   زیبامامان شب ها که وقت خوابش می شه ومی خوام بخوابونمش ، از دستم فرار می کنه و رخت خوابشو به زور می کشه با خودش می بره اون طرف تر وسرش رو می گذاره روی اونها ،‌البته مثلا لالا کرده و زیر چشمی به من نگاه می کنه ببینه چی می گم و می دونه که کلی قربون صدقه ش می رم و از ذوقم جیغ و داد راه می اندازم. الهی مامان قربون اون چشمات که زیر زیرکی نگاه می کنی. کاری نکن که درسته قورتت بدم ها، آخه نمی گی مامان یک دفعه یه لقمه چپت می کنه. آخه چه قدر ناز داری کولوچه شیرین من.

 

خلاصه که بعد از کلی ناز و قمیش اومدن واسه مامان و بابا و دلبری کردن رضایت می ده میاد و لا لا می کنه

  . شب به خیر مامانم، خواب های خوب ببینی.

ببخشید پشتم به شماست ،‌آخه مامانم می گه گل پشت و رو نداره.

اين هم چند تا عكس ديگه از ناز كردن قبل از خواب كولوچه توي يه شب ديگه.( رو هوا خوابيده پسر شيطون. )

متوجه شد دارم عكس مي اندازم.

خوب، به اندازه كافي ناز كردم حالا برم بغل مامان.

 

.شکلکــ های آینـ ـ ـاز.شکلکــ های آینـ ـ ـاز.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

چند روزی می شه که هوا بارونی شده وانقدر لطیفه که آدم دلش می خواد ساعتی زیر بارون قدم بزنه. پسرک نازم الان که دارم این پست رو برات می گذارم بارون قشنگی میاد و می دونم که شما تو خونه لالا کردی، تا برسم اداره خیس آب شدم. عجب کیفی داشت نفسی تازه کردم. دلم برات تنگ شده مامان جونی. قربونت برم، ‌پسر خوبی باش تا برگردم.

 

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامي نسيم ( مامان ملودي )
7 آبان 90 9:40
الهي بميرم ديشب ملودي چون واسه دندونش خيلي داره عذاب ميكشه نميخوابيد دقيقاً تا 4 صبح داشت گريه ميكرد منم چون دلم نميومد بهش چيزي بگم كلي كلافه بودم . خب ماماني خوابش نمياد ديگه نخوابونش . البته ميدونم سخته چون شما هم صبح سر كار ميري اگه زود نخوابي خسته ميشي
مامان ابوالفضل
7 آبان 90 18:58
سلام الهی قربون خوابیدن نازنازیت
مامان ابوالفضل
7 آبان 90 19:00
سلام چه خانواده ی خوبی داری ارمیا جون ایشاالله قدرشون و بدونی
مامان پرهام
7 آبان 90 20:47
سلام قربون پسر خوشگل شیطون! ممنونم که از منم توی پست قبلی تعریف کردی
مامان مهرناز
8 آبان 90 9:42
آخخخخخخخخخخ كه اين ني ني ها چقدر ناز دارن براي مامان و باباهاشون. نازي ارميا جون از طرف من يه بوس گنده ازش بگيرررر تا دلم خنك بشششششششششششه
مامانی
8 آبان 90 12:26
جیگرتو بخورم آپم
بابای مهرسا
8 آبان 90 13:43
چه ناز میخوابه کوچولوی خوشکل
بابای مهرسا
8 آبان 90 13:43
مهرسای جون منتظره زود بیا
مامان سام
8 آبان 90 23:47
اين خوابوندن بچه ها يه وقتايي آدمو كلافه ميكنه مخصوصا صبح زود كار داشته باشيآخ گفتي اين چند روز كه بارون بود منم حسابي كيف كردم با اين هواي عالي
مامان جون
8 آبان 90 23:55
ای جانم عزیز دلم قربون اون ناز کردنت
مامان علي
9 آبان 90 1:45
علي منم تازگيها خوابوندنش خيلي سخت شده . انقدر بازيگوشي ميكنه كه ديگه از حال ميره.
مامان پارسا جون
9 آبان 90 10:55
سلام ارمیا خوشگله چقدر ناز داری تو خاله عکست خیلی بامزست
مامان تربچه
10 آبان 90 9:44
وااااااااااااااای خاله قربون لالا کردنت
شکوه مامان ارمیا
10 آبان 90 20:49
الهییییییی... چقدر بانمکه این کلوچه
مامان آیلا
11 آبان 90 10:08
آرهگل پسری مامانی راست می گه گل پشت و رو نداره ولی ما می خواییم خیلی روی ماه تو ببینیم شیطون