ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

9 ماهگيت مبارك

1390/7/25 8:16
553 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام پسر قشنگ مامان. قندم ، عسلم، كولوچه خوششششششششششششمزه من، امروز ساعت 9:35 صبح 9 ماه شما كامل شد و شدي 9 ماه و يك روزه. مبارك باشه گل پسملي.

Orkut Scraps - Happy Birthday

ديروز داشتيم با بابايي در مورداين صحبت مي كرديم كه انگار همين ديروز بود كه صبح زود ساعت 5 از خواب بيدار شديم و آماده شديم و رفتيم دنبال ماماني و بعدش هم عزيز تا بريم بيمارستان. آخه دكتر گفته بود ساعت 7 توي بيمارستان باشيد تا كارهاي پذيرش انجام بشه چون راس ساعت 8:30 اتاق عمل براي ما آماده مي شد تا تو گل پسر نازم بپري تو بغل مامان. چه روزي بود.

 استرس زيادي نداشتم،‌ مي شه گفت كلا آدم شجاعي هستم. اميدم به خدا بود و بس. وقتي به دنيا اومدي و خانوم دكتر 021_nurse.gif گفت مباركه پسرت به دنيا اومد ، پس براي همه كساني كه دوست دارن بچه دار شن دعا كن، و صداي گريه ناز تو رو شنيدم انگار دنيا رو بهم دادن. ناخواسته اشك مي ريختم و قربون صدقه ت مي رفتم. با گريه مي گفتم جانم، عزيز مامان .

پرستار با مهربوني نگاهم كرد و چند بار بلند گفت: مادر مادر . وقتي تو رو آوردن و بهم نشونت دادن ،‌گريه نمي كردي و به من نگاه مي كردي انگار تو هم منتظر بودي منو زودتر ببيني. دلم مي خواست بغلت كنم ولي چون بقيه كارها داشت برام انجام مي شد ( به خاطر سزارين ) نمي تونستم. بعد منو بردن توي ريكاوري و بعدش هم آوردن بيرون از بخش زايمان، ديدم بابايي منتظره. وقتي ديدمش اشك تو چشمام جمع شد،‌ بابايي هم تا منو ديد گفت چه پسر نازيه و منو بوسيد وبعد هم ماماني و عزيز اومدن و منو بوسيدن و همگي رفتيم اتاقي كه بابايي مهربون برامون درخواست كرده بود تا راحت باشيم. خيلي زود تو رو آوردن پيشمون. وقتي نگاهت مي كردم باورم نمي شد كه تا چند لحظه پيش تو دل مامان بودي. حس عجيبي داشتم و وصف ناپذير. قند عسلم بيا با هم براي همه مامان هايي كه منتظر ني ني هاشون هستن دعا كنيم.  

 

يادمه وقتي رفتيم خونه و خاله هاي گلت اومدن ديدنمون با پسرهاي نازشون علي و پرهام  و سارا جون . ( علي و سارا خواهر و برادر و دختر خاله و پسر خاله هاي تو و ني ني هاي خاله ليلا هستن ) ( پرهام هم ني ني خاله سهيلاست ) علي و پرهام وروجك بازي مي كردن ،‌ علي تازه داشت راه مي رفت و پرهامي هم 9 ماهش بود،‌ فكر مي كردم كي مي شه ارمياي ناز من هم اندازه اينها بشه؟؟؟ و الان تو عزيز مامان ماه شدي،‌ آقا شدي و خيلي هم شيطون.

قدمت انقدر خير بود كه از فرداي روزي كه به دنيا اومدي بارون اومد

   و وقتي كسي براي ديدنمون مي اومد مي گفت چه خوش قدمه رحمت الهي داره مي باره.

الهي كه عاقبت به خير بشي و جزء‌بهترين ها نزد خدا و مردم. آمين.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

زهرا ( مادر آینده)
13 مهر 90 13:12
قد کشیدی بزرگ شدی ماشاا... منم بهت تبریک می گم جوجه خاله
مامان گیسو
13 مهر 90 14:19
سلام دوست گلم خوبین؟ نه ماهگیت مبارکه عزیزم ان شاا... 120 ساله بشی مرواریدت هم مبارک گلم بوسسسسسس
مامان پرهام
13 مهر 90 16:19
یادش بخیر. آره چه زود گذشت. ایشاللا 120 سالگی آقا کلوچه! خاطره رو خیلی قشنگ نوشته بودی اشکم دراومد
نی نی عکس
13 مهر 90 17:32
با سلام درخواست شما انجام شد 1. صفحه ی اختصاصی عکس های فرزندتان به نشانی: http://ermia.niniaks.net 2. عکس دلبندتان در صفحه اول سایت قرار گرفت: www.niniaks.net 3. کد جاوا اسکریپت بنر فرزندتان در زیر آورده شده است، آن را در قسمت "کدهای جاوا اسکریپت" وبلاگ خود قرار دهید: سوالات، انتقادات و پیشنهادات خود را به niniaks@yahoo.com ارسال کنید با تشکر تیم مدیریت نی نی عکس
مامان آناهل
13 مهر 90 17:42
مبارک باشه عزیزم. کلی خاطرات منو تازه کردی.مرسی
مامان پارسا جون
13 مهر 90 23:28
9 ماهگیت خوشگل من آره مامان جون ارمیا روز 14 دی بعد از مدتها برف و اومد و از فردای اون روز بارندگی شروع شد یادش یه خیر
مامان علي
14 مهر 90 1:57
9 ماهگيت مبارك عزيزم. علي منم 9 ماهه شده. فكر كنم وقتي ني ني ها بزرگ بشن دلمون براي اين روزا خيلي تنگ بشه.
فیروزه
15 مهر 90 0:01
مبارکه مامان خانومیِ خوشبخت ... آمیـــــــن
بابای مهرسا
15 مهر 90 9:30
ارمیا جون تولد 9 ماهگیت مبارک انشالله تولد 120 سالگیت اپم
نی نی عکس
15 مهر 90 20:00
کد جاوا اسکریپت به ای میل شما ارسال شد
مامان محمدرضا
15 مهر 90 23:54
سلام به پسر گل نه ماهگيت مبارك روز كودك هم مباركت باشه . بابا دلمون واسه اين پسلي خيلي تنگ شده ها آخه چه كنيم ؟
مامان مهرناز
16 مهر 90 10:51
مبارك باشه ارميا جون ناز. انشالله تولد 1 سالگيت و تولدهاي بعدي.
فرشته شهر آرزوهاي مامان و بابا
23 مهر 90 10:16
عزيز خاله شرمنده من چند روز به علت مشغله وقت نداشتم بهت سر بزنم انشا الله هزار ساله بشب خوشگله من