ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

آبه بازی

1392/11/16 11:00
717 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب این کولوچه های شیطون باز هوس آب بازی کرده بودن. ایلمان گفت: آبه و توی لیوانش بهش آب دادیم و بعد دیدیم برد و ریختش توی اون نیمیدونم اسمش چیه پشت سه چرخه و با ارمیا شروع کردن شالاپ و شولوپ. بدو رفتم و آستینهاشون رو زدم بالا تا لباسشون خیس نشه. بعد ارمیا گفت من تشنمه. گفتم برو کلک. گفت : آب می خوام. بابایی رفت و آورد به هوای اینکه واقعا می خواد بخوره. دیدیم بلـــــــــــه اون هم رفت و ریختش همونجا و بعد با ایلمان قهقهه زدن و شروع کردن بازی. خلاصه کارشون شده بود همین.

گاهی هم آب می گیرن و می ریزن روی میز بیچاره و بعد دستمال می خوان تا پاک کنن و لبسهاشون هم خیس میشه.  میزهای بیچاره دیگه رنگ و رو ندارن از دست این ووروجک ها. کمی که بزرگ بشن باید اکثر وسایل رو عوض کنیم.

تموم اینها رو می نویسم تا در آینده که این کولوچه ها بابا شدن و نی نی هاشون خواستن از این شلوغ کاریها بکنن، اعتراض نکنن. بدونن که خودشون چه کارها که نکردن.

این روزها خیلی هوای تهران برفیه. واقعا کیف می کنم. یاد کوکی هام میفتم. امسال اینجوری برف نیومده بود. خدا رو شکر.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامانی
16 بهمن 92 11:36
خداییش معلومه خیلی حوصله داری ایول
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
چه کار کنم آخه دوستم. اگر حوصله به خرج ندم که باید همش دادا و قال کنم. هر چند گاهی هم این کار رو می کنم ها.
فرنوش مامان آنوشا
16 بهمن 92 12:40
واییییییی قربون این کلوچه های خوشمزه شیطون بشم من خخخخخخخخخخ کار بچه ها همینه دیگه خراب کردن واسیل خونه !!!
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
آی گفتی. ولی پسرها خیلی ووروجک تر هستن.
مامان الیار
16 بهمن 92 15:01
سیمهدی
16 بهمن 92 22:01
آخ هی .طفلک مامان ارمیا و ایلمان .پیر شد رفتمیدونی یه روزی برای این روزها خیلی دلتنگ میشی همین عکسها رو نگاه میکنی و دلت میخواد باز یه جوری بشه به این دوران برگردی؟ زهرا یه عکسی داره وقتی نگاه میکنم حسرت میخورم که چرا تو اونزمان عکسای بیشتری ازش ننداختم.به هر حال خدا کوچلوهات رو برات نگهداره
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خدا نگهدار زهرا جان باشه. راست میگین. دوستم هم می گفت. بچه هاش بزرگ شدن و الان در حسرت اینه که یک بار راحت ببوسشون.
مامان ارمیا
17 بهمن 92 4:34
سلامممممم مامان گل پسرا خوبی؟ماشاا... شما هم 2 تا ناز پسر شیطون داری خدانگهشون داره .بچه همینه دیگه ... اگه اینام بازی نکنن که اسمشون میذاشتن جوان و نوجوان!! همیشه خوش باشین.... ارمیای منم آپ کرده خوشحال می شه بش سر بزنی.....
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
بله درست میگی گلم. باید بازی کنن. ایشالله تنشون سالم باشه.
سیمهدی
17 بهمن 92 8:08
سلام صبح شما بخیر . مامان ارمیا و ایلمان میگم این عکس آخری که از پشت بامهای برفی گرفتیددقیقا کجا بودید اداره بودی یا خونه؟؟؟
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام. صبح شما هم بخیر. اداره بود.
♥ مامی ملودی جون ♥
17 بهمن 92 23:55
ای جونم پس حسابی با هم دست به یکی میکنن
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
حسابی خاله. گاهی ذلهمی کنن آدم رو.
سمیه
19 بهمن 92 17:29
هزارتابراتون فرستادم.