ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

شهربازی راگا

1392/11/12 10:00
943 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه 11 بهمن ظهر رفتیم خونه عزیز و بعد از ناهار هم عزیز رو زسوندیم خونه عمه کولوچه ها و خودمون رفتیم شهربازی تا جوجه هام کمی خوش بگذرونن. واقعا سرد  بود و تا از ماشین پیاده شدیم شروع کردیم به دویدن تا منجمد نشیم.

بچه ها کلی بازی کردن و به زور رخصت دادن تا برگردیم. چند تا عکس هم گرفتم که توی این پست به یادگار می گذارم.

قبل از رفتن داشتن برنامه کودک نگاه می کردن

براشون ژله درست کرده بودم که داشتن می خوردن ( هر شب ارمیا یه طعمی رو هوس می کنه و من براشون درست می کنم و توی ظرفهای کوچک می ریزم و فرداش تا شب چند بار می خورن. )

 

 

برعکس نشسته بلای مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

♥ مامی ملودی جون ♥
12 بهمن 92 11:43
ای جونم نوش جونتون باشه ملودی هم عاشقه ژله هستش
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون. جالبه که بچه ها انقدر دوست دارن.
♥ مامی ملودی جون ♥
12 بهمن 92 11:44
به به چه خوب چقدر هم معلومه بهشون خوش گذشته
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خیلی خوش گذشت خاله.
زهرا
12 بهمن 92 19:24
الهی فداتون بشم که انقده نازی شدین
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خدا نکنه خاله.
سیمهدی
13 بهمن 92 5:23
سلام مامان ارمیا و ایلمان عزیز پس حسابی بهتون خوش گذشتهجای منم خالی میکردیدمن با همین آدرس وبلاگ جدیدم اومدم تشریف بیارید خوشحال میشم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام سید. خوبین؟ چشم میایم.
مامانی
13 بهمن 92 16:23
به به ژلهههههههههههههه نوش جونتونننننننن
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
بفرما خاله جون.
مامان محمدرضا
13 بهمن 92 18:38
همیشه به شادی چه بچه های نازی
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون عزیزم.
مامان امیرو ارمیا
14 بهمن 92 9:25
ای جیگر این کلوچه ها چقدر خوردنین ماشالا به هر دوشون.ارمیا هنوز راه نمیره الان یکسال ودو روزشه فقط وایمیسته حرفم نمیزنه فقط میگه بابا دادا یعنی داداش
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
عزیزم. اشکال نداره خوب هر بچه ای یه جوره. ارمیای من هم دیرتر از ایلمان راه افتاد.
مامان امیرو ارمیا
14 بهمن 92 9:27
خصوصی چک شود
مامان آیلا
14 بهمن 92 13:22
هوررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررا چه کیفی داره میونه توپها غلت زدن و بازی کردن
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
واقعا این بچه ها کیف می کنن.
مامان آیسو وآیسا
15 بهمن 92 12:26
گلپسرها حسابی خوش گذروندن عکسهاشون عالی بودن مامانی'''ببوس هردو تا کلوچه ها رو از طرف من
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون دوست خوبم. حتما. شما هم گلهای خوشگلت رو ببوس.
فرنوش مامان آنوشا
16 بهمن 92 12:42
الهی همشه تنشون سالم باشه ای جونمممممممممممم دل می خواد بیام بچلونمشون خیلی خوبه که با هم هم بازین انشالله خدا براتون حفظشون کنه آنی من که همبازی نداره از وسایل بازی هم خوشش نیومد خاله وقتی بردمش همش عین سیریش چسبید به من
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام فرنوش جان. اشکال نداره. اولشه. ارمیا هم همینطوری بود. ایلمان به هوای ارمیا بازی کرد. دید داداشی رو و اعتماد کرد.
مامان محمد طاها
20 بهمن 92 9:54
چه پسرهای نازی خدا حفظشون کنه
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون خاله.
پردیس جون دخترخاله پرنسس سایان
1 اسفند 92 8:42
هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم . . .