تولد کولوچه ای (مرحله سوم)
توی پست های قبل اشاره کرده بودم که یه تولد هم قراره توی مهد برای ارمیا بگیریم. دیروز دوشنبه 23/10/92، روز جشن بود و از مهد باهام تماس گرفته بودن که ساعت 1:15 توی مهد باشیم که تا بچه ها نیومدن برای جشن، عکسهامون رو بگیریم. یه سری عکس خودمون گرفتیم و یه سری عکس هم عکاسی که مهد آورده بود انداخت.
خلاصه جوجه هام تیپ زدن و به طرف مهد حرکت کردیم. تولد چند تا از دی ماهی ها رو صبح برگزار کرده بودن و چند نفر هم بعد از ظهر. چند تا نی نی ساله شدن و ارمیا سال و یکی هم ساله.
واقعا خوش گذشت. جشن خیلی خوبی بود. عمو موسیقی هم که با آهنگ های شادش حسابی بچه ها رو شاد کرد.
ایلمانی به قول ارمیا ، خوش تیپ کرده بره تولد داداشی.
شمع فوت کردن جوجه طلام
بچه ها آمدن پایین توی سالن و جشن شروع شد.
این هم سرود ملی
ارمیا توی خونه بهم گفت که: مامان بعضی نی نی ها نیان تولدم. بمونن توی کلاس و در رو هم ببندیم. فقط حنانه بیاد. دامن می پوشه و لباسش هم قرمزه. این هم همون حنانه خانمه. چشمم روشن. داشتم فکر می کردم اگر ارمیا بزرگ بشه و بیاد و بگه عاشق شده، من چه عکس العملی نشون می دم؟؟!!!
آقا موسیقی اعلام کرد که بچه هایی که تولدشونه برن و توی جایگاهشون بشینن و بعد هم شروع کرد به شعر خوندن و دخملی ها هم اومدن وسط و شروع کردن به نینای نای.
در آخر هم با شعر اعلام کرد که کادوها رو بدیم. کادوش هم یه بلوز بود .
بعد هم کیک خورون
این هم بابایی و عمو موسیقی هم توی پس زمینه
بعد از جشن هم کولوچه هام رفتن و کمی توی کلبه شادی مهد بازی کردن