مامان چی الیدی؟ ( خریدی )
این روزها تا می رسم خونه، این دو تا کولوچه خوشمزه مامان سریع میان سراغ کیفم تا ببینن براشون چه خوراکی خریدم. گاهی ارمیا بهم زنگ می زنه و می گه مامان لواست اسل ( لواشک بخر ). همیشه هم منتظر لواشکن. انقدر که من سر این دو تا ووروجک لواشک و تمبر هندی و آلوچه و ... خوردم، انگار رفته توی خونشون و اگر نخورن لواشک خونشون کم میشه.
ایلمان که لواشک و یا آب نبات چوبیش رو هم دستش میگیره و بعد شروع می کنه به شیر خوردن. گاهی هم وسط شیر خوردنش یه لیس به لواشک و یا آب نباتش می زنه و بعد دوباره شیر می خوره.
همیشه هم ارمیا باید خودش اون پلاستیک روی لواشک رو باز کنه و بعد به داداشی هم بده. ایلمان هم توی این تقلا کردن ارمیا دلش آب میشه و شروع می کنه به نق زدن که یعنی زود باش.
هنوز منتظره گلم. انقدر این طرف و اون طرف میز رفت تا داداشی سهم لواشکش رو بده
آب نباتش هم دستشه
قربون اون صورت لواشکیش برم من
این هم یه روز دیگه ست. آب نبات چوبی خورونه.
بلاچه انقدر اومد نزدیک که نور خورده توی صورتش
شیطونک بهم می گفت عکس ننداز مامان