ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

مسواک

1392/9/20 10:54
472 بازدید
اشتراک گذاری

تا الان چند بار برای ارمیا مسواک و خمیر دندون گرفته بودیم و هر بار مسواک بیشتر از اینکه استفاده شه، باهاش بازی میشد و بعد هم آلوده و مجبور می شدم بندازمش توی سطل آشغال. این دفعه که رفتیم و مسواک گرفتیم با کمال ناباوری، آقا ارمیای گل هر شب قبل از خواب مسواک می زنه و البته با کمک من و یا بابایی و دندونهاش انقدر سفید و خوشگل شده که دلم می خواد همش دندونهاش رو چک کنیم. خودش هم خیلی خوشحاله و بعد از مسواک دندونهاش رو به ما نشون میده و با خوشحالی میگه : ببین دندونهامو.

از بس بچه های اطرافمون مثل علی و سارا و متین و ... مجبور شدن توی سن کم دندونهاشون رو عصب کشی کنن، چشمم ترسیده بود. ولی خا رو شکر ارمیا خوب با مسواک کنار اومده.

اینجا توی پارکینگ منتظر بودیم تا بابایی از راه برسه و بریم بیرون برای خرید. آخه بچه ها شیطونی می کردن و تصمیم گرفتم ببرمشون توی پارکینگ، تا بابایی میرسه کمی اونجا بدو بدو کنن و بازی کنن.

همش به مسواک و خمیر دندونش نگاه می کرد و با خودش صحبت می کرد

یه مسواک هم دادیم دست ایلمان تا برای داداشی رو از دستش نگیره و اوون هم مشغول شد

چه لمی هم داده خوشگل مامان، پاشو ببین کجا گذاشته

پای راستش رو داشته باشین. آخه کولوچه هست یا نه. قربونش برم. 

 

 

بعد هم بیرون روی این سکو انقدر بدو بدو کردن که دیگه من یکی خسته شدم. طفلی بابایی هم که باید باهاشون می دوید تا یه وقت شیطونک ها نیوفتن.

بعضی وقت ها هم روی همون سکو همدیگرو بغل می کردن و می افتادن روی هم و غش غش می خندیدن. من هم همش می ترسیدم بیفتن زمین. لباسهاشون هم که خودتون حدس بزنین بعد از این همه شیطنت چه به روزشون میاد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

♥ مامی ملودی جون ♥
18 آذر 92 11:27
ای جونم . آفرین که مسواک میزنی نانازم . فدای اون پاهاش بشم من . من عاشق پاهای تپل مپل نینی ها هستم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
مرسی عزیزم. منم همینطور.
سیمهدی
18 آذر 92 16:34
بابا . جان عمه ات .انقد با غرور ارمیا بازی نکن یه مسواک براش گرفتی از اونم عکس گرفتی؟ولی مامان ارمیا و ایلمان .بخدا لیاقت این دوتا پسر رو داری خدا رو شکر که ایلمان و ارمیا رو به خوب پدرومادری داده
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
پس چی برادر گرامی.باید از تک تک لحظات عمرشون و زحمت های مامان و بابا براشون خاطره بگذارم تا قدر بدونن و شیرینی دوران کودکیشون هم یادشون نره.
مامان آیلا
19 آذر 92 13:30
به به مبارکت باشه البته مبارک هر دو تون کولوچه ها راستی مامانی ارمیا خودش مسواک می زنه چطوری مسواک رو هم می جوه یا نه ؟
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام گلم. نه ما براش می زنیم. فعلا که نجویده تا بعد.
مامان آیلا
19 آذر 92 13:36
تصور کن دویدن بابایی دنبال دو تا وروجک
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
واقعا طفلی بابایی. فکر می کنم اگر حوصله نداشت، این طفلیها یا باید شلوغ نمی کردن و یا من می دویدم دنبالشون.
مامان آندیا
19 آذر 92 14:12
ای جانم چه گل پسری که مسواک میزنه آفرین خاله جون مامانش خیلی کار خوبی میکنی ماشالا حوصله خوبی هم داری خدا برات نگهت داره هر دوتارو
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
دیگه چه کنیم. باید صبور بود.
نازنین
19 آذر 92 23:42
آخی... چقدر دلم واسه این دوتا وروجک تنگ شده بود اما اصلا فرصت نمیکردم که به دوستای نی نی وبلاگی سر بزنم.
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون گلم. لطف داری.
مامان امیر و ارمیا
20 آذر 92 10:37
سلااااااااااااااام عزیزم خوبی.چقدر این ایلمان خوردنیه بخدا ببخشید منو که وقت نکردم سری بزنمممم .ارمیا جونم خوبه ایشالا چقدر این داداشیها نازن مخصوصا الان که دارن با هم بزرگ میشن و بازی میکنن بزودی میام و آپ میکنم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام دوست خوبم. واقعا دلم تنگ شده براتون. زود آپ بابا . تنبلی نکن گلم.
مامان آیسو وآیسا
25 آذر 92 16:14
برا کلوچه های نازززززززززززززززززززززززززززززززززززززم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون خاله جونی.
b esm
20 دی 92 23:39
در حال ترکوندن هایپر
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
دلشون هم بخواد که ما بریم اونجا.