ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

غلت زدن و دنده عقب رفتن ایلمان مربایی

1392/4/5 10:41
544 بازدید
اشتراک گذاری

خوب گلک مامان، این روزها یاد گرفتی که بغلتی و از این سر خونه بری به اون طرف.تلاشت موقعی که سعی می کنی چهار دست و پا بری دیدنیه. پاهاتو جمع می کنی زیر شکمت و بعد مثل پیشی شکمت رو میاری بالا و میای روی چهار دست و پات و یک دفعه به جای اینکه بری جلو باشتاب خودت رو پرت می کنی عقب. بعد هم میبینی که از من دور شدی شروع می کنی به نق زدن. الهی قربون اون تلاشت. من و ارمیا هم غش غش می خندیم. هر چی من بهت میگم ارمیا هم میگه: الهی ! ایلمان جون بیا! گریه نکن! و ... بعد هم با هم دیگه بوست می کنیم.

دیروز به ارمیا گفتم که ببین ایلمان داره تمرین می کنه تا بتونه چهار دست و پا دنبال تو بیاد اتاقتون و با هم بازی کنین و بعد هر جا که تو رفتی اون هم بیاد دنبالت. نمی دونی ارمیا چه ذوقی کرد، معلوم بود داره تصور می کنه.

شب نیمه شعبان رفتیم خونه مامانی تا یه قابلمه بزرگ ازش بکیریم برای آش دندونی ایلمانی. عکس ها رو ببینید کولوچه های شیطون من.

ارمیا حولش میداد و گان گان می کرد و ایلمان هم ذوق می کرد.

حالا برعکس

بدتر از داداشی عاشق سیم شدی. کافیه بگذاریمت روی کاناپه، جای سیم شارژر رو میدونی بلاچه مامان. اگر دورتر از سیم بگذاریمتت چنان خودت رو می خوای با تقلا برسونی به اون قسمت که کم مونده خودت رو پرت کنی پایین.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

علی خوشتیپ
5 تیر 92 9:05
سلام خاله جون.من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردم.به رایتون نیاز دارم اگه از عکسم خوشتون اومد کد 118 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید. ممنون
پردیس جون دختر خاله سایان
5 تیر 92 9:06
قربونت شم مثل همیشه خوشگلی افرین به تو پسر گل که میتونی غلط بزنیپردیس جون دوست داره خیییییییییییلی


سلام پردیشم. ما هم دوست داریم. وب نداری بیام سراغت و ببینمت؟
مامی آرمان (خاله زری )
5 تیر 92 9:47
سلام عزیزم .
همیشه وبتو دنبال میکردم و از اینکه دو تا فرشته رو با هم نگهداری میکنی لذت میبردم دست مریزاد داری خدا قوت . یه مدتی نبودی الان دوباره به صورت اتفاقی دیدم . خوشحالم که دوباره آپ هستی . خدا فرشته کوچولو هات رو نگه داره ... بوس واسه ارمیا و ایلمان قلقلی


سلام عزیزم. خوبی؟ ممنون که همیشه به ما سر می زنین. از آشناییتون خوشحالم.
فرنوش مامان آنوشا
5 تیر 92 11:07
ای جونم به این داداشی های قابلمه ای !
آدم دلش میخواد بخورشون


وای خاله ما رو نخورین ها. مامانم دق می کنه.
مامان رومینا
5 تیر 92 11:59
آی آی این بچه ها همشون به سیم خوردن علاقه دارن.مامانم میگه منم سیم میخوردمخصوصی عزیزم


ای خدای من. پس تو هم سیم می خوردی.
خاله شيدا و روشا
5 تیر 92 13:09
چه داداش هاي مهربوني
الهي جان،معلومه ارميا خيلي خيلي ايلمان جون رو دوست داره


چه جورم خاله.
ما مان آیسو وآیسا
5 تیر 92 18:38
عزیزم اینا برنامه هاییه که تو خونه ما هم دایما در حال اجراست شیرینه وخواستنیبرا دوتا کلوچه ها آرمیا وایلمان حالا یه ذره بزرگتر شن اینقد خوب بازی میکنن کیف میکنی مامانی


ایشالله.
دایی علی
6 تیر 92 1:38
چه بکشه مامانه با دوتا بچه کوچیک اخه ما 4 تا شو داریم


خدا نگهدار همشون باشه.
سیدمهدی
6 تیر 92 22:27
سلام مرسی از مامان مهربون که یه پست هم اختصاص داد به ایلمان عزیزارمیا و ایلمان رو ببوس


ممنون . چشم.
مامان اميرحسين و ارميا
6 تیر 92 23:57
از دست اين وروجكهاااا .اون لحظه ارميا داشته تصور ميكرده كه چ بازيهايي با ايلمان جون كنه ايلمان خوشمزه


واقعا اینطوره.
مامان آیلا
8 تیر 92 8:57
کوچولوها رانندگی حال داد خسته نباشید . ائلمان رو ببین با اون سیمه


چشم عزیزم. حتما.