خرید برای کولوچه ها
خوب، گفته بودم که رفتیم و برای کولوچه مربایی چند تا تیکه لباس گرفتیم. چون لباس های نوزادی ارمیا نو مونده و بعضی از اونها رو هم اصلا نشد که تنش کنم و تا اومدم ازشون استفاده کنم دیدم کوچک شده به خرید چند تا دونه لباس برای کولوچه مربایی اکتفا کردیم.
ارمیا می دونست برای داداشیشه و براش جالب بود و همش برمی داشت نگاهشون می کرد، من هم که با آب و تاب بهش می گفتم که اینها رو نی نی داداشی می خواد بیاد بپوشه و اون هم می خندید. امیدوارم کاملا درک کرده باشه که از بچه به این کوچکی نمی شه انتظار داشت. برای ارمیا هم چیزهایی رو که لازم داشت خریدیم. از این به بعد باید برای هر دو خرید کنیم تا نسبت به هم حساس نشن.
این هم چند تا عکس از لباس ها برای یادگاری تا وقتی کولوچه های مامان بزرگ شدن بدونن که چقدر مامان و بابا دوسشون دارن.
لباس های کولوچه مربایی مامان
این هم یه شرت خوشگل برای وقتی که بزرگتر شد.
این هم پشتش
و حالا لباس های ارمیای گلم.
مبارکتون باشه جوجه های مامان. ایشالله لباس دامادیتون.
راستی امروز کولوچه مربایی وارد هفته ٣٤ زندگیش تو دل مامان شده. دیگه داره کم کم به اومدنش نزدیک میشیم.