خیرات
ما گاهی اوقات ارمیا رو می بریم حرم حضرت عبدالعظیم (ع). عسل مامان یاد گرفته که اینجور جاها باید دعا کنه و نماز بخونه و ... 5 شنبه پیش یه جعبه خرما گرفتیم تا ببریم اونجا و خیرات کنیم و این وظیفه بس خطیر رو به ارمیا محول کردیم. جوجه طلایی مامان هم استقبال کرد و شروع کرد به همراه بابا جونی تعارف کردن به همه مامانها و باباها و نی نی ها. هر کس خرما برمی داشت ارمیا رو می بوسید.
ازش فیلم هم گرفتم ولی عکس هاش خیلی واضح نشد و به چند تای اونها اکتفا می کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی