ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

سرخه حصار

1391/7/10 8:23
1,256 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی خواهری گلم به همراه پرهام تهران بودن، یه روز تصمیم گرفتیم بریم پارک جنگلی سرخه حصار و کمی خوش بگذرونیم. تقریبا 10 روز پیش بود. یادش بخیر. الان برگشتن مشهد و پرهامی داره میره مهد کودک. چون خواهری دبیره و باید بره مدرسه.

خلاصه اسباب و اثاثیه رو جمع کردیم و راه افتادیم. روز خوبی بود که چند تا عکس از اون روز رو برای یادگاری می گذارم توی این پست.

ارمیا برای خودش داشت سیر و سیاحت می کرد.

 

اینجا هم رفته بودن اون دور دورا تا بازی کنن.

دایی مهدی داشت از روی ارمیا می پرید که عکس گرفتم تا مدرک جرم داشته باشم و بعد دستگیرش کردم.

دایی مهدی داره دستهای بچه ها رو که به ذغال ها دست زده بودن رو می شوره.

پرهام گفت من هم می خوام باد بزنم.

من هم می خواستم شلوار ارمیا رو عوض کنم که توی آبه بازی خیس شده بود که تا ارمیا این صحنه رو دید از زیر دستم فرار کرد و رفت تا اون هم بادی به جوجه ها بزنه.

عزیز ( مامان همسری ) رو هم خبر کردیم و بردیم تا تنها نمونه.

راستی کسری رو توی دلم میبینین؟

این هم نتیجه پخت و پز بابایی و دایی مهدی و دایی مرتضی و زحمات بی دریغ پرهام و

ارمیا

 

بابایی از ژست قشنگم عکس بگیر. ( امان از دست این کولوچه که همش از سر و کول من بالا میره و باید مراقب باشم کولوچه مربایی رو له نکنه )

این هم از آبه بازیشون.

از خوشحالی برای خودش دست هم می زنه.

بابایی براشون به یاد کودکی قایق درست می کرد.

دایی مهدی هم آبه بازی یادشون می داد.

دایی مرتضی شیطون سنگ می چید تا آب جمع بشه و بچه ها خوب شیرجه بزنن.

4a.gif

راستی امروز روز اول مهره و صبح که میومدم سر کار بچه های قد و نیم قد به همراه ماماناشون داشتن می رفتن مدرسه. یادش به خیر. پیش خودم تصور می کردم که ارمیا و کسری هم دست های همدیگرو گرفتن و دارم می برمشون مدرسه. چه صحنه شیرینی بود. کی اون روز می رسه؟ 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان آیلا
1 مهر 91 10:52
به به همیشه به تفریح . شیطونک مواظب مامانی و کسری کوچولو باش . الهی کولوچه مربایی حسابی بزرگ شده . چه شود دو تا پسملی شیطون دست تو دست هم تو راه مدرسه الهی


ممنون. یعنی اون روز رو می بینم؟ ایشالله .
مامان گیسوجون
1 مهر 91 12:16
عزیزمممممممم ای جانم ماشاا...
حامله مانکن
خیلی نازی دوستم همیشه خوش باشین




وای خدا لطف داری عزیزم. ممنون. با نظرت امیدوار شدم که خیلی چاق نشدم.
مامان اميرحسين
1 مهر 91 12:38
سلام حسابي خوش گذشته ها آره كسري جون حسابي داره بزرگ ميشه ها من ديدمش البته شكمت رو كه كسري جون توشه


سلام عزیزم. واقعا خوش گذشت. نی نی تو دلیمو دیدی؟هه
مامان عرشیا
1 مهر 91 13:23
انشاا... همیشه به گشت و گذار،ورود یه فرشته دیگه به زندگیه زیباتون مبارک،کسری هم مثل ارمیا اسم با مسمی و زیباییه . ارمیاجون روببوس کسری جونوو نازش کن.


خیلی ممنون.لطف دارین.چشم.
محمد
1 مهر 91 13:55
همیشه به شادی وگردش



ممنون.
پارمیدا
1 مهر 91 23:53
عکسا خیلی قشنگ بود.ارمیا که به خودتون رفته و خیلی شبیه خودتونه.ببینیم کسری کوچولو شبیه کی میشه.


سلام. ممنون عزیزم. جدی؟
سمیرا مامان آنیتا
2 مهر 91 11:54
عزیزم دلم برای ارمیا یه ذره شده بود
کسری کوچولوی ما کی به دنیا میاد به سلامتی


ممنون عزیزم.ایشالله آخر آبان.
مامان آرمیتا
2 مهر 91 16:47
سلام قربون ارمیا جون ماشالله چقدر شیطون شده گل پسری
ماشالله به مامانی اصلا تپلی و چاق نشدی مانکنی قربون کسری جون تو دل مامانشه بوس برای گل پسریها


سلام. مرسی عزیزم. خدا رو شکر که چاق نشدم. البته تا قبل از ارمیا خیلی باریک ماریک بودم. حالا این شدم.
مامان سید کوچولو
2 مهر 91 22:15
به به مامان خوب و نمونه همیشه به گردش. ما هم مدتی نبودیم واز این همه مطلب و عکس های قشنگ لذت بردم. کسری جون کی دنیا میاد؟ خوش به حالت که دومی رو میاری و تموم میشه. البته خدا تصمیم میگیره و نه ما


سلام عزیزم. ممنون. ایشالله آخر آبان ماه. واقعا تصمیم گیرنده فقط خداست.
مامان اریا و پریا
3 مهر 91 9:43
سلام وبلاگ قشنگی دارین ایشالا کسری کوچولو هم به سلامتی بدنیا بیاد ماشالا حامله جمع و جوری هستتی


سلام عزیزم. ممنون از لطفت. مرسی که به ما سر زدی.
سمی مامان امیرین
3 مهر 91 10:30
ای جانم پسر اولت با پسر دومی من همسن..ماشالا..چه زود..خدا کمکت کنه.
پیشم بیا عزیز .


سلام. چه جالب. حتما میام.
مامي نسيم( مامان ملودي )
3 مهر 91 12:22
خدارو شكر كه خوش گذشته انشا الله همهيشه به تفريح و خوشي باشين عكساي دو تا كلوچه هم كه مثل هميشه خوردني بود


ممنون نسیم جان.
زهرا مامان قاصدك
8 مهر 91 11:11
هميشه به گردش دوست جونم . كسري رو هم از نزديك ديدم قبل اينكه تو عكس ببينمش . جيگرشو


ممنون دوستم.
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
9 مهر 91 14:17
خدایا شمک مامانی رو نیگا! ماشااله ماشااله


سلام. خوبین؟ یاسمین و محمد جان چطورن؟ بوس بوس.