سفر آبعلی و آب اسک
روز جمعه ٣٠/٤/٩١ ، روز قبل از ماه مبارک رمضان،تصمیم گرفتیم چون تا آخر ماه مبارک نمی تونیم خیلی کولوچه رو ببریم گردش ، بریم یه سفر یک روزه و یه آب و هوای خوب رو ذخیره کنیم و برگردیم .
اول رفتیم آبعلی و اونجا نهار رو خوردیم و بعد هم رفتیم طرف آب اسک. وااااااااااااااااااای که چه هوایی بود. لذت بردیم. ارمیا که قصد خونه اومدن نداشت و با التماس سوار ماشین شد.
عکس های آبعلی
این هم نماز جماعت بابایی و پسری
بعد از نماز هم که ارمیا حسابی خستگیش در رفته بود،به طرف آب اسک حرکت کردیم.
وقتی رسیدیم کولوچه عسلی مامان خواب بود و وقتی بیدار شد و خودش رو توی اون فضای زیبا دید کلی ذوق کرد. همون موقع هم بارونی میومد که نگو و نپرس. برای اینکه عسلکم سردش نشه پتوشو پیچیدم دورش تا زیر بارون قدم بزنه.
این جا هم رودخونه رو دید و آی دلش می خواست بپره توش.
همش محو تماشای مناظر بود.
آخر سر هم هر چی آب توی کلمن بود خالی کرد.