ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

خداکجاست؟

1392/8/19 10:23
2,539 بازدید
اشتراک گذاری

ارمیا تازگی ها خیلی در مورد خدا سئوال می کنه. چون هر وقت آب می خورد ، من بهش می گفتم بگو خدا رو شکر، و اون هم با اون زبون قشنگش می گفت: ( ادا سکر ) . مونده بود این خدا که من می گم کیه.

بعد براش گفته بودم که خدا همه درخت ها و گل ها و ... درست کرده و داستان به دنیا اومدن خودش و داداشی رو که  اول پیش فرشته ها بودن و بعد خدا گفته که بدویین برین پیش مامان و بابا تون که اونها شما خیلی دوست دارن و ... براش گفته بودم.

همینطور، بهش گقتم که می خوایم بریم خونه خدا و توی تلویزیون مکه رو بهش نشون داده بودم. و چند روز پیش

ارمیا: مامان خدا کجاست

مامان: خدا همه جا هست . اون توی آسمونه و ما رو می بینه.

ارمیا: پس کو من می خوام خدا رو ببینم. بریم بیرون من آسمونو ببینم.

مامان : کمی فکر که حالا چطوری توضیح بدم که این بچه بفهمه.

ارمیا: خدایـــــــــــــــا کجایی؟؟؟ ( با ناراحتی )

مامان: ارمیا ناراحت نباش. خدا خیلی بزرگه. توی قلب ماست. و ارمیا همچنان ناراحت که پس کجاست. من باید ببینم.

خدایا آخه من چی بگم به این کولوچه که براش قابل درک و فهم باشه. خودت کمک کن.

اون شب توی خواب هم داشت حرف می زد و با ناراحتی می گفت: خدا کجاست؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

♥ مامی ملودی جون ♥
19 آبان 92 12:59
ای جونم فدای قلب کوچولوش بشم . مسافر مکه هستین انشا الله ؟ تنها یا با کلوچه ها ؟


والا قبل از اینکه ایلمان بهمون بپیونده ثبت نام کرده بودیم و هر وقت اعلام کنن ایلمان رو هم ثبت نام می کنیم. هنوز اعلام نکردن وقتش رو. تا خدا چی بخواد.
مامان آیلا
20 آبان 92 9:29
واقعا آدم نمی دونه چی و چطور به این کوچولوها بگه . قربون اون دل کوچولوش
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
واقعا سوالاتشون سخته.
سمانه مامان پارسا جون
20 آبان 92 13:53
قربون اون دل پاکت عزیزم واقعا آدم میمونه باید چه جوابی به این بچه های پاک و معصوم بده ایشاالله که امام حسین (ع) نگهدار هردوشون باشه.
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام گلم. واقعا سوالات سختی می پرسن. ممنون.
سیمهدی
21 آبان 92 5:03
سلام مامان ارمیا و ایلمان عزیز .پست واقعا روحانی بود دست گلت درد نکنه . اما راجبه سئوالات ارمیاجان .اگه بگم باور نمیکنید؟ باور کنید چند شب پیش من خواب دیدم شما سفر حج هستید و آپ کردن وبلاگتون رو سپردید به من .مونده بودم پست چی بذارم وقتی بیدار شدم برای همسرم تعریف کردم .مطمئنن شما بزودی به سفر حج مشرف میشید من خیلی بندرت خواب میبینم .ارمیا و ایلمان عزیز رو ببوس سلام.
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام. چه جالب. اما هنوز معلوم نیست کی بریم. ایشالله قسمت شما و خانواده محترمتون.