ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

کولوچه های شیطون

1392/8/19 10:03
376 بازدید
اشتراک گذاری

چند شب پیش داشتم شام درست می کردم و این شیطونک ها هم اومده بودن توی آشپزخونه و داشتن بازی می کردن. دیدم پیش خودم باشن بهتره تا برن توی اتاقشون و همش مجبور باشم تا برم و سر بزنم. خلاصه یه کابینت رو که توش آبکش و ... رو چیدم و خالی کردن و خودشون می رفتن توی اون و غش غش می خندیدن. گاهی دو تایی باهم و گاهی هم تکی. مطمئنن توی کابینت وقتی درش بسته بشه تاریک میشه و فکر کردم شاید ایلمان بترسه. ولی دیدم به به در رو که باز کردم و داشتم به ارمیا توضیح می دادم در رو نبند داداشی نی نیه و می ترسه، دیدم ایلمان با لب خندون نشسته توی کابینت و داره با ذوق به در نگاه میکنه. خیالم راحت شد و باز رفتم دنبال آشپزیم. خلاصه بعد از کمی بازی دست کشیدن و حالا هر کدوم نشسته بودن تویی آبکش ها و با هم بازی می کردن.

نمی دونم چرا ارمیا جورابهاش رو کرده بود توی دستش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

♥ مامی ملودی جون ♥
19 آبان 92 13:01
وایکه بخورمتون . عکس آخری ایلمان اوج بچه شیطونه ها ماشاالله


آره خاله ش شیطونکی شده برای خودش.
مامان آیلا
20 آبان 92 9:31
شیطونی از چشمهای ائلمان می ریزه بلا داداشی رو پشت سر گذاشته
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
شیطونکیه برای خودش خاله. همه میگن.
سیمهدی
26 آبان 92 11:33
بفرما این هم از مامان ارمیا و ایلمانی که انقدر تعریف میکردیم .آخه خواهر من کمد جای بازی کردنه؟ البته خودت هم دست کمی از این وروجک ها نداری ها بجای اینکه دعواشون کنی ازشون عکس میگیری
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
سلام. ای بابا عمو جون برای چی دعواشون کنم. بازی کنن حداقل من به کارهام می رسم. امان از وقتی که دعواشون بشه.