تعارفات کولوچه ای
دیروز کولوچه های خوشمزه مامان داشتن با هم موتور بازی می کردن. یه موتور کوچولو دارن و یکی هم بزرگتر. انقدر با هم عوض و بدل کردن و به هم تعارف کردن و گاهی هم از دست هم کشیدن و بعد دوباره با پا درمیونی من به هم تعارف کردن که دیدم خالی از لطفه که ازشون عکس نگیرم.
بیا داداشی برای تو، بازی کن.
نه جون داداشی نمیشه. این برای تو
نمیدم تو خودت داری، بیا این ماشین هم برای تو
بازی صلح آمیز
یه بار این جوجه به مامان می خندید و یک بار هم
این یکی جوجه
و این هم پایان ماجرای موتور بازی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی