دنبال چی میگردی ؟
هر وقت از خونه میایم بیرون، این قند عسل مامان چشمش به این طرف واون طرفه که شاید یه پیشی ببینه.
چند وقتیه که مامان داره گل پرورش میده. حالا عکس گلها رو هم می گذارم. ولی نمی دونم چرا از وقتی که تعداد گلدونهام زیاد شده مدام توی خونمون پشه میبینیم و ارمیای بیچاره هم از بس شیرین تشریف دارن مدام پشه ها می خورنش. دیشب چند جای صورتش جای نیش پشه بود و کولوچم مدام در حال خارش. دلم سوخت. نمی دونم چه کار کنم. سم بگیرم برای گلها ؟ اگر اثر نکر د چی؟ اونوقت مجبور میشم گلهای نازنینم رو بگذارم توی راه پله .
آخه گلدونهای خوشگل و گرونی خریدم.
ولی از بچم که واجب تر نیست. می خواستم از پسر خوشگلم با جای نیش پشه ها عکس بگیرم که نشد.
بابایی هر شب چند تا پشه رو روی هوا شکار می کنه و ارمیا هم غش غش می خنده و سعی می کنه مثل بابایی مثلا پشه بکشه. الهی قربونش برم.
بعدا نوشت:
خوب این هم چند تا عکس از گلدون ها. راستی دیشب همسری جونم سم مخصوص حشرات گلدون گرفته بود و ریختیم. حالا ایشالله نتیجه بده و این پشه های مزاحم از بین برن و کولوچه مامان رو بیشتر از این نخورن. ( عکس ها به خاطر نور خیلی خوب نیفتاد و مجبور شدم چند تاشون رو انتخاب کنم. )
فکر می کردم بیشتر پشه ها برای این گلدون باشه و چند روزیه گذاشتمش توی راه پله ها. چند تا از برگهاشم توسط دوچرخه ارمیا شکسته شده و افتاده توی گلدون.
راستی بعضی از این گلها رو یکی از دوستان خوبم به اسم آزاده از گلدونهای خودش به عنوان قلمه بهم داده بود و بعد از ریشه زدن کاشتمشون توی گلدون.