ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

ارمیا و مائده

1391/6/27 9:46
1,479 بازدید
اشتراک گذاری

مائده دختر عمه لیلای ارمیاست و چند وقت پیش از تبریز اومده بودن تهران خونه عزیز جون و ارمیا هم هر روز کلی با مائده بازی می کردن. انقدر مائده ارمیا رو بوس می کرد و می خواست بغلش کنه که دیگه این کولوچه ما کلافه می شد و شروع به نق و نق می کرد.

مائده دختر مهربونیه و فقط 4 سال داره.

خلاصه یه روز عزیز قرار بود سفره حضرت ابوالفضل (ع) داشته باشه و ما هم رفته بودیم تا کمی توی کارها کمکش کنیم. من داشتم آجیل های مشگل گشا رو درست می کردم و این 2 تا ووروجک هم به من پیوستن برای کمک.

خودتون ببینین چه کمکی می کردن و توی کار چقدر جدی بودن.

اینجا هم بعد از سفره ست و ارمیا نشسته بود و داشت طبق معمول بادوم می خورد و از خودش پذیرایی می کرد. کولوچه عسلیم انقدر مهربونه که از من بادوم گرفت و برد داد به عمه هاش . یکی از اونها که داشت نماز می خوند و ارمیا بادومش رو گذاشت توی جانمازش ولی تا نماز عمه تموم بشه خودش بادوم رو برداشت و خورد.نیشخندقهقهه

یه مطلب گذاشته بودم ( پا تو کفش بزرگترها ) این هم یه نمونه ش

مگه چیه مامان دوست دارم زود بزرگ بشم.

ارمیا و مائده رفته بودن پشت مبل ها و با هم بازی می کردن. اینجا هم ارمیا داره با بابایی دالی می کنه.

این هم نمونه حس مادری مائده  قلب

 راستی این رو هم بگم. کولوچه مربایی مامان الان توی هفته 30 به سر میبره. دعا کنین به خیر و خوشی تموم بشه. با وجود مشکلاتی که سرش پیدا کردم کمی نگرانم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

محمد
27 شهریور 91 8:49
نذرتون قبول حق
شاد باشید وسلامت


ممنون. همچنین.
مامي نسيم( مامان ملودي )
27 شهریور 91 9:03
اي جان چه كمكي كردن در مورد آجيل همه رو به زمين و فرش و مالوندن . بيچاره خورندگان آجيل حتما مشگلشون واااااااااااا شده


واقعا. مشکلشون حتما باز شده.
مامان یاسمین زهرا
27 شهریور 91 16:43
سلام.بعد از مدتها اومدم این کلوچه خان رو ببینم .هزار ماشاا... هر روز خوشگلتر از دیروز براش اسپند دود کنید.
من الان فهمیدم شما باردارید بهتون تبریکه میگم و شجاعتتون رو تحسین میکنم


سلام. ممنون از شما. واقعا شجاعم؟ باز هم ممنون.
مامان آیلا
29 شهریور 91 10:36
پس شما هم آقا ارمیا به مامانی کمک می کنی


پس چی خاله. من دیگه آقا شدم.