ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

ارمیا در باغ وحش 2

1391/6/18 9:11
510 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز  دیگه ارمیا رو بردیم باغ وحش. دایی مرتضی هم با ما بود. آخه می دونین چیه؟ آقــــــــــا جـــــــــون گلم کمی گرفتگی رگ توی قلب نازنینش پیدا شده بود و 2 شب توی بیمارستان لاله بستری شد و روزی که رفتیم ملاقاتش موقع برگشت همسری ( البته شاید هم مصلحتی بود برای بهتر کردن روحیه ما ) راه رو اشتباها به طرف جاده کرج رفت و بعد از باغ وحش پارک ارم سر درآوردیم. مامانی و دایی مهدی موندن بیمارستان و قرار شد بعدا برگردن و ما دایی مرتضی رو با خودمون آوردیم. خلاصه همسری گلم سعی می کرد روز خوبی رو برای ما به وجود بیاره.

خدا رو شکر حال آقا جونم الان خیلی بهتره. ولی از ناراحتی داشتم دق می کردم. Crying 1خدا رو هزاران مرتبه شکر که خوبه.

راستی پرهام عسلم و خواهریه گلم الان تهران هستن و من خیلی خوشحالم. ارمیا و پرهام هم خوب با هم همبازی شدن.

عمه لیلای ارمیا هم از تبریز اومده و وقتی خونه عزیز جون میریم کولوچه مامان و مائده هم همش با هم در حال بازی هستن که سر فرصت عکس های پرهام و مائده رو هم همراه ارمیا خواهم گذاشت.

این هم چند تا عکسی که دایی مرتضی از ارمیا توی باغ وحش گرفت.

 

شیره همش میومد طرف ارمیا و لابد فکر می کرده به به چه کولوچه خوشمزه ای و ارمیا هم همش به شیره غرش می کرد و می خواست اون رو بترسونه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان هامان
18 شهریور 91 10:57
سلام دوست خوبم امیدوارم خیلی زود زود پدرتون بهبود کامل پیدا کنهنگران نباش مواظب کلوچه های باارزشت باش


سلام. ممنون عزیزم. لطف داری.
مامان آریا
19 شهریور 91 10:09
سلام ...
خدا رو شکر که حال پدرتون بهتر شده...
امیدوارم کهشما با این کلوچه های ناز همیشه سلامت باشین


سلام. ممنون از لطفتون. ایشالله شما هم همیشه سلامت باشین.
زهرا مامان قاصدك
19 شهریور 91 11:12
سلام دوستم ، الان حال آقا جونت چطوره ؟! خيلي ناراحت شدم فهميدم كسالت داره الهي كه زود خوب بشه !!!!


سلام دوستم. خدا رو شکر خطر بزرگی از سرش گذشت. 90 درصد یکی از رگهاش گرفته و بود و نمی دونستیم. چون بدون علامت بود.بهتره. ممنون.
خاله مرمر
19 شهریور 91 11:40
سلام دوست عزیز، اومدم تا ازتون کمک بخوام، ریحانه جونم تو مسابقه «نی نی های باحجاب» وبلاگ کودک من شرکت کرده، رای گیری از روز شنبه 91/6/18 تا پایان روز دوشنبه 91/6/20 ادامه داره، اگر میشه یه کوچولو وقت بگذار و برو به این آدرس http://koodakeman91.niniweblog.com/post347.php و در بخش نظرات به شماره 5 ریحانه رای بده، باور کن خیلی وقتتو نمیگیره. پیشاپیش از لطفت ممنون
مامي نسيم( مامان ملودي )
19 شهریور 91 11:55
فداي مهربونيت كه به جو جو غذا ميدي اسم بهتري براي حيوونه به زبونم نيومدد خخخخخخخخخ


سلام. فکر کنم گوزن بود. چون بعضی هاشون شاخ داشتن.
مامي نسيم( مامان ملودي )
20 شهریور 91 8:12
مامان سارا حالا منو ضايع ميكني ؟


نه والا مسیم جان . ما چه کاره ایم که شما رو ضایع کنیم.
مامان آیلا
20 شهریور 91 17:48
الهی چه پسر نترسی ارمیا جون شیره که ترس نداشت


خاله من خیلی شجاعم.