ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

امان از دست این کلوچه

1391/1/19 9:22
1,192 بازدید
اشتراک گذاری

اول یه چند تا عکس از جمع کردن اثاثیه قبل از عید بگذارم. امان از دست این کلوچه که رفته بود توی کارتون و ما هر چی میگذاشتیم توی اون می دیدم سر 1 ثانیه توسط این جوجه طلایی از کارتون خارج میشه . تا چشم می گردوندیم آقا توی کارتون نشسته بود. یک بار هم افتاد و لپ خوشگلش کبود شد. الهی بمیرم. البته از حق نگذریم گاهی کمکمون هم می کرد و وسیله ها رو از من می گرفت و می داد به بابایی تا بسته بندی کنه. خلاصه خیلی بهش خوش گذشت.

لپش کبود شده طفلی

بلای مامان، دمکنی رو مثل کلاه گذاشته بود سرش

این هم یکی از کمک های توپش به مامان و بابا تو خونه جدید. بچم توی اثاث کشی حسابی شلخته شده بود.

امروز غذای مامانی چیه؟ وای که چه خوشمزه ست . میره کابینت خونه مامانی رو باز می کنه و این قابلمه رو درمیاره و به زحمت میره توش می شینه.

ارمیا انقدر خوشش اومده بود که وقتی این تمساحه حرکتش تموم شده پایین نیومد و خودش با قدرت هر چه تمام تر شروع کرد اون رو تکون دادن. یه اسب هم اون طرف تر بود و یه دور هم اون رو سوار شد باز چسبید بهش و پایین نمیومد.

چیزی از این حاجی فیروز معلومه؟؟؟

و بالاخره بعد از کلی شیطنت اینجوری خوابش می بره

راستی خاله لیـــــــــلای عزیز هم دیروز یعنی جمعه برگشت ایران، با کوله باری از موفقیت ها و خوشحال و مسرور. خدا رو شکر. وای که چه سوغاتی هایی هم آورده بود. دستش واقعا درد نکنه. ایشالله همیشه موفق باشه و باعث افتخار ما . اگه اجازه داد چند تا از عکسهاش رو می گذارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان هامان
19 فروردین 91 9:08
وای چه شیرینه این ارمیاجون دلم میخواد بخورمش هزار هزار ماشاالله


ممنون خاله جون.
مامان اميرحسين
19 فروردین 91 9:09
آخي،بچه ها تو اثاث كشي خيلي اذيت ميشن به سلامتي حتما تا الان خوب جا افتادين


آره. ممنون. لطف داری. البته بهشون خوش هم می گذره توی شلوغی.
محمد
19 فروردین 91 11:37
دلم اون چایی تو قوری رو بخاریه رو خواست .
شاد باشید وسلامت
خدارو هم شکر خاله به سلامتی برگشتن . چشمتون روشن


سلام. راست میگین؟
ممنون . با آرزوی سلامتی برای شما.
زهرا مامان آینده
19 فروردین 91 14:12
الهی چه ناز خوابیده این جوجه


مرسی خاله.
مامان بهار
19 فروردین 91 14:40
من آپم
مامان ابوالفضل
19 فروردین 91 21:43
الهی
ای جانم
چه کولوچه ی خوشمزه ای کمکتون کرده
فدای پسری
خونه جدید هم مبارک
سال نو هم مبارک


سلام عزیزم. سال نو شما هم مبارک. بله که کمک کرد خاله جون.
یه مامامن(مریم)
20 فروردین 91 9:39
ای جانم خدا حفظش کنه


ممنون عزیزم.
مامان علی
20 فروردین 91 12:01
وای چه اعجوبه ای شده این کلوچه به نظرت نیام یه لقمه ش کنم


سلام. ممنون. بخور ولی واسه من هم بگذار.
مامانی سید کوچولو
21 فروردین 91 15:08
کارهاش مثل پسر منه. امروز موقع سبزی پاک کردنش فکر کردم چه کدبانویی بشه


ای جانم. سبزی هم پاک کرده. نازی .
مامان الینا
22 فروردین 91 12:40
آخی نازی معلومه که خیلی اذیت شده
خسته نبــــــــــــــــاشید


ممنون.
مامان آيلا
24 فروردین 91 9:38
چه کلاهی خیلی باحال شدی کولوچه


قشنگه خاله؟
مامان کوروش
24 فروردین 91 10:06
به به چی تی ای می کشه کلوچه خان اون کلاه دمکنی شم خیلی خوشگله کلوچه بلا