ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

رانندگی چه کیفی داره

1390/6/6 12:08
631 بازدید
اشتراک گذاری

هر وقت من و بابایی و ارمیا می ریم بیرون به محض این که بابایی به هر دلیلی از ماشین پیاده می شه ارمیا منو متوجه می کنه که می خواد بشینه جای بابایی و رانندگی کنه. جالبه پسرها از همون بچگی به این کار علاقه نشون می دن. این هم عکسهای ارمیا در حال رانندگی.niniweblog.com

مامان رانندگی بهم میاد؟

یادم باشه به بابایی بگم اینو عوض کنه یا برش داره جلوی دست و پام رو گرفته.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان پارسا
17 مرداد 90 11:50
خیلی ناز و با نمکه ماشاالله
به پارسا هم سر بزن با اجازه لینکت کردم


سلام. ممنون.web شما رو هر كاري كردم باز نشدو آدرس دقيقش رو برام بگذارين.
مامان پارسا جون
17 مرداد 90 12:33
سلام عزیزم اونکه شمارو لینک کرده یه مامان پارسای دیگه بوده ولی من هم از آشنایی با شما خوشحال شدم و لینکتون کردم
الی
17 مرداد 90 19:19
سلام ارمیا جونی خوش تیپ چقدر رانندگی بهت مباد
سمیه: مامان مسیح
19 مرداد 90 4:27
ای جوووونم...چه حالیم میکنه.... آره حق با شماست..پسربچه ها همینطورن... مسیح هم همیشه ازم می خواد بزارمش پشت فرمون... حتی وقتی باباش در حال رانندگیه...
مامان پرهام
19 مرداد 90 16:39
سلام خوشمزه ی خاله! چه خوشگل شده اینجا و خوشگل تر ارمیا جون جونی! دل من و پرهام خیلی برات تنگ شده عزیزم!
مامان زینب
19 مرداد 90 16:54
سلام کلوچه ناز نازی خوبییییییییی من از به روز شدن وبلاگت خبر نمیشم به مامانت بگو بهم خبر بده راستی آقا کوچولو چد میگیرین به ماهم رانندگی یاد بدییییییییین؟؟؟؟
زهره مامان هلیا
19 مرداد 90 23:08
من بخورمت ارمیا چه ناز نگاه می کنه عکس دومی خیلی نمکه


سلام . مرسي عزيزم.
بهارک
21 مرداد 90 2:33
سلام..طراحی عکس وقالب وبلاگ..خوشحال میشم بهم سر بزنید..ممنون میشم مارو لینک کنید..
مامان نيروانا
2 شهریور 90 9:04
سلام عزيزم، نه كه فكر كني اين تخصص پسرهاست، نه قربونت برم. دور و زمونه قر و قاطي ايه خواهر. نيروانام از خيلي كوچيكياش وقتي تو ماشينيم فقط منتظره ببينه بابايي كي پياده ميشه بپره سر جاش رانندگي كنه ولي خيلي جالبه رانندگيشون نه!؟ وقتي بابايي برميگرده ماشين رو روشن ميكنه، هم راهنما ميزنه، هم برف پاك كن هي مياد و ميره، هم چراغا روشنه ... بابايي هم طبق معمول ميگه: دوباره تو نشستي پشت فرمون همه چي رو بهم ريختي دختر و نيروانام اينجوري ميشه
دایی پرهام (مهدی)
8 شهریور 90 13:26
عاشق عکس دومیشم خیلی بانمک شده تو این عکس دوس دارم بخورمش