ددر رفتن های داداشیها
کولوچه های خوشمزه من امروز می خوام چند تا عکس از سرسره بازی و ددر رفتنهاتون براتون بگذارم. البته بعضی از اونها برای 2 ماه قبله. بعضی هم مربوط به همین چند روز میشه.
اولین سرسره بازی ایلمان همراه داداش ارمیا
اینجا دیگه پسری حرفه ای شده
وااااااااااای مامان منم سوار شم؟
عاشق این هستین که توی فروشگاه قدم بزنیم شما هم تماشا کنین
ارمیای گلم، خوشحال بودی که داری گان گان میکنی و داداش ایلمان رو با خودت میبری
ایلمان رو سوار کامیونت میکنی و میکشی و هردوتون غش غش می خندین، قربونتون برم. ( داداش بیا به به بخوریم )
این هم ارمیا و پرهام خوشحال. هرچند پرهام سایه ارمیا رو با تیر می زنه و همش میگه ارمیا کوچولوهه و من باهاش بازی نمی کنم و خوراکی هم بهش نمی دم.
ولی ارمیا طفلی همش سعی می کنه باهاش دوست باشه و پسرخاله رو سرگرم کنه.
ارمیای خسته بعد از کلی بازی. این عکس مربوط به زمستونه ولی ما از این صحنه ها از ارمیا زیاد توی خونه میبینیم. گاهی هم در حال خوراکی خوردن، تلو تلو می خوره و خوابش می بره که فیلم هم ازش دارم.