ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

مشهد،مهر 93، روز سوم و چهارم

1393/7/27 10:53
842 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 22/مهر، صبح خواهری و همسرش کلاس داشتن و رفتن مدرسه و ما هم همگی بچه ها رو بردیم پارک تا بچه ها با هم بازی کنن و ما هم وقتمون بگذره تا ظهر.

جای علی و سارا خالی

روز سه شنبه مامانی و آقا جون رفتن حرم و ما هم با بچه ها رفتیم مدرسه طبیعت. http://www.permaculture.ir/school-of-nature/ . واقعا جای خوبی بود و کلی بچه ها چیزی یاد گرفتن. کاش توی تهران هم بود. کارگاه های آموزشی داشتن و البته اون روز آزاد بود.کلی بچه ها با حیوانات و حشرات و باغبونی و ... آشنا شدن. کارگاه های خوبی داره. واقعا یه همچین جایی رو پیدا کنم کولوچه ها رو می برم. چیه این شهربازیها و بازیهای کامپیوتری و ...

یه خونه درختی هم داشت که یاد کارتون خانواده دکتر ارنست افتادیم.

خاله جون با بچه ها

برای بچه ها لقمه نون و سیب زمینی با کره برده بودیم. تا رسیدیم این دو تا سگ گرسنه پیچیدن به پر و پای خاله، طفلی کلی ترسید و فهمیدیم به خاطر بوی غذایی بوده که از توی کیفش حس کردن. کل ساندویچها رو مجبور شدیم بدیم بهشون. بچه ها خیلی کم نصیبشون شد. کمی پرهام و ایلمان خوردن و سگها رو سیر کردیم. البته تجربه غذا دادن به حیوانات برای بچه ها خوب و جالب بود.

این محمد آقای توی تصویر یکی از بانیان این مدرسه هست که داشت یه ملخ رو با ذربین به بچه ها نشون می داد.بعد هم یه حلزون آورد و کلی در موردش با بچه ها صحبت کرد.

ارمیا که بدون ترس ملخ رو ناز کرد و بعد هم دستش گرفت.

ارمیا گفت: بابا بزه رو ولش کن بره، می ترسه. گناه داره.

ایلمان بلا نور چراغ قوه ش رو می انداخت توی چشم پیشیها و هاپوها

 

پسندها (2)

نظرات (7)

مامانی
27 مهر 93 14:26
مامانی ماشالا ایلمان چه مرد شده مدرسه طبیعت؟؟؟؟ جالب بود
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
واقعا جای خوبی بود. کاش همه جا از این مدارس داشت.
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 15:41
به به پسرای جانور شنا خوش گذشته بهتونا حسابیییییییییی جای ما خالیییی
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خیلی خالی بود خاله. کاش بردیا هم بود.
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 15:42
خاله جون من با این سنم از ملخ وحشت دارم اونوقت تو اونو گرفتی دستت
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خیلی شجاعم خاله دیگه.
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 15:43
عزیزای دلم و دوست خوبم زیارتتون قبوللللللللللللل
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ممنون دوست خوبم. ایشالله قسمت شما.
مامان
27 مهر 93 15:44
دوستونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن دارم زیاد خوشگلای منننننننننننننننننننننننننننن
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ما هم دوستون داریم عزیزم.
مامان آیلا
28 مهر 93 9:32
چه جالبی و چه تجربه جالبی عکسی که ارمیا رو کاهها خوابیده شبیه فیلمهای سینمایی خیلی رویایی بود فکر کنم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
واقعا تجربه خوبی برای بچه ها بود. پس چی خاله جون. بچه چهره هالیوودی داره.
زهرا مامان قاصدك
3 آبان 93 11:42
اي خدا نگاشون كن وروجكها رو باغبوني هم مي كنن ماشااله پرهام چه بزرگ شده دلم ميخواد ايلمانو قورتش بدم
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
می بینی خاله چه ووروجکیه این ایلمان. پرهامم برای خودش مردی شده.