این دخملا کین؟
یه روز خونه مامانی ارمیا روسری من رو برداشت و گفت سرش کنم. دیدم خیلی بهش میاد. بقیه گفتن ایلمان بیشتر شبیه پسرهاست و ممکنه روسری بهش نیاد. سر ایلمان هم کردم و دیدم خیلی ماه شده و اگر هم دختر بود خوشگل می شد. شما چی میگین؟
ارمیا تازگی ها گیر داده که براش جوراب شلواری بخرم. نکه توی مهد دخترها رو می بینه... دیرزو می گه مامان موهامو مثل الناز (دختر عموش) دو تا خرگوشی ببند. مونده بودم چه کار کنم. کلی بهش خندیدم و براش توضیح دادم ولی قبول نمی کرد.
ایلمان دیگه خوب جمله های 2 کلمه ای و 3 کلمه ای رو بیان می کنه. خیلی بلا شده. یعنی وقتی صحبت می کنه دلم می خواد قورتش بدم. قربونش برم. هر چی ارمیا می که رو تکرار می کنه.
این عکس هم از شمال جا مونده بود که مربوط می شه به قایق سواریمون توی تپه خاکی.
وسط دریاچه کمی مکث کردیم تا پاهامون استراحت کنه. ارمیا گفت مامان پیاده شیم بریم زیر آب ماهی ها رو ببینیم. از دست این بچه. همش دوست داره مثل غواص ها بره زیر آب رو ببینه.