ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

خدا قبول می کنه

1392/12/21 10:16
1,584 بازدید
اشتراک گذاری

من که می گم نماز اینطوری خوندن قبوله. ارمیا به بابا گفت: بابا هنوز نماز نخوندیا. بخون. من خندیدم چون می دونستم چه نقشه ای در پس این حرف ارمیاست. طفلی بابایی. یک بار دیگه هم عکس از شیطنت ارمیا موقع نماز خوندن بابایی گذاشته بودم. حالا ائلمان مامان هم اضافه شده و ...

دیشب مامانی می خواست نماز بخونه و این دو تا ووروجک رفتن زیر چادرش و مامانی هم نمی دونست چکار کنه.

ائلمان بلایی طوری نشسته بود پشت پای بابایی که بابای بیچاره نمی تونست بلند شه.

بابایی بعد از نماز داشت با کولوچه ها صحبت می کرد که این کار خوب نیست و از این جور حرفها و ائلمان هم خودش رو لوس کرده بود و رفته بود بغل بابایی و ارمیا هم داشت گوش می کرد و می گفت من و ائلمان بلا بازی درمیاریم.

ائلمان داره نماز می خونه

بعدش هم همدیگرو بغل می کردن و راه می رفتن و میوفتادن و می خندیدن

 

تازگی ها تا ارمیا می ره دستشویی، ائلمان هم به زور شلوارش رومی خواد دربیاره و بره. یک بار ارمیا گفت: مامان آخه ائلمانی جیش داره، بذار بیاد. من هم شلوار ائلمان رو درآوردم و پوشکش رو باز کردم و دیدیم قند عسلم رفت دستشویی و مثل ارمیا نشست و جیش کرد، من و ارمیا چنان ذوقی کردیم که نگو. بعد از مدتی دیدیم عسلم داره ... هم می کنه.

یاد گرفته و وقتی ببرمش دستشویی جیش می کنه. البته هنوز می دونم زوده و کنترل نداره ولی برام جالبه. این هم مزیت 2 تا بچه ست دیگه . خیلی از کارها رو از ارمیا یاد می گیره.

اینجا هم از دستشویی اومد و دیگه نمی گذاشت پوشکش کنم. خلاصه که خوب پاشو کرده تو کفش برگ ترها.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

زهرا
21 اسفند 92 16:56
الهییییییییییییییییییییییییی فداتون بشم که انقد شیطونین
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
خدا نکنه خاله جون.
بهی
22 اسفند 92 9:09
سلام مسافر کانادا هستم با تعدادی لباس نوزاد و بچگانه خوشحال میشم به من سر بزنید https://sites.google.com/site/babyclothsusa/
سید مهدی
24 اسفند 92 6:24
سلام.واقعانکه .با این پستت دیگه آبرو برای ایلمان نذاشتی بزرگ بشه حسابی دعوات میکنه هاابابا جان مسائل شخصی بچه رو ننویس
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ای بابا نی نی که دیگه این حرفها رو نداره. از من تشکر هم خواهد کرد.
مامانی
24 اسفند 92 9:53
ایول بابا خوبه که از ارمیا یاد میگیره و کارتونو کمتر کرده
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
آره والا. خیلی خوبه این طوری.
مامان آرینا
24 اسفند 92 10:12
سید مهدی
24 اسفند 92 11:53
اینطور که معلومه شما یه چیزی رو فراموش کردی نه من مامان ارمیا و ایلمان
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
من؟؟؟ نه!!! یادم نمیاد!!!
ادی
24 اسفند 92 14:43
اخی جانم .. خواهر منم یه پسر داره و دومی هم همین روزا میاد و پسر. ایشالله اونا هم مثل این دوتا گل با هم رفیق باشن. ما که خیلی نگران برای برخورد پسر بزرگیم.
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
ایشالله به سلامتی. خدا بزرگه نگران نباش. خیلی خوب با هم مچ میشن.
زهره مامان هلیا
20 فروردین 93 23:27
وای چه شیطون شدن اینا بیچاره آقای پدر
مامان ارميا و ایلمان
پاسخ
پوستمون رو کندن خاله جون.