ایلمان هم مهد کودکی شد
از دوشنبه ا/تیر/94 ایلمان هم مهد رفتنش رو آغاز کرد ( 2 سال و 7 ماهگی ). روز اول به پیشنهاد مدیر مهد یک ساعتی موند و بعد بابایی رفت دنبالش و ارمیا هم به هوای ایلمان برگشته بود خونه. خدا رو شکر توی یک کلاس هستن و هوای هم رو دارن. ایلمان می گفت من یه کم گریه کردم و باز گریه کردم و بعد خاله سمانه آرومم کرد.
یه کوله برای تشویقش براش گرفتم که خیلی خوشحاله. گاهی شب خوراکی می گذاره و می اندازه و میگه برم مهد.
از ارمیا زودتر عادت می کنه، چون بارها مربی ها رو دیده و با مهد آشناست. یک بار هم با ارمیا اردوی شهربازی رفته بود و با اتوبوس اونها برگشته بود.
دیر یا زود باید این اتفاق می افتاد و الان که مهد خلوته زمان مناسبی برای این کار بود.
این جا هم غرق در گوشی بابایی. بلاچه تمام برنامه ها و بازه های گوشی من و همسری رو بلده.
داداش ارمیاش همش عکس گرفته ازش.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی