روزهای گرم خردادی
یه شب ایلمان بلا داشت تمرین قیچی کردن می کرد و دید من دارم کاهو می شورم به زور چند تا کاهو گرفت و رفت و نشست به قیچی کردن. دیدم ابتکار جالبیه و کاهوهای پلاسیده رو دادم تا تمرین کنه.
این هم از هفت خرداد که تولد من بود و همسری از دانشگاه با سورپرایز اومد خونه.
بدون شرح از مرد کوچک
تازگی ها تا می خوایم پامون رو از خونه بگذاریم بیرون این ووروجک ها چرخهاشون رو هم برمی دارن. ایلمان هم که به زور دوچرخه ارمیا رو صاحب میشه و سوار میشه. (محوطه فروشگاه هایپر سان )
ارمیای طفلی با واکر ایلمان
ارمیا پشت ایلمان سوار شده بود. از دست ایلمان زورگو. خیلی قلدر شده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی