مشهد،مهر93،روز اول و دوم
همونطور که گفته بودم 20 مهر 93 راهی سفر مشهد مقدس شدیم تا هم امام رضا (ع) رو زیارت کنیم و هم به خواهر گلم سر بزنیم. ساعت 2:15 پرواز داشتیم که با 40 دقیقه تاخیر بالاخره پریدیم. کولوچه هام انقدر ذوق داشتن که مدام توی فرودگاه می گفتن کی سوار هواپیما میشیم. ارمیا بار دومش بود که سوار می شد و البته چون 1 سال و نیم بیشتر نداشت یادش نمیومد و ایلمان هم اولین بارش بود. وقتی که هواپیما تیک آف کرد و پرید ارمیا از ذوقش چنان دادی زد و گفت: هواپیمــــــــــــــا که همه زدن زیر خنده و ارمیا مات و مبهوت که چرا بهش خندیدن. همش به بال هواپیما نگاه می کرد و تمام حرکاتش رو زیر نظر داشت و سوال می ...
نویسنده :
مامان ارميا و ایلمان
10:25